انسان برای انجام هر کاری در درجه اول نیاز مند انگیزهای است که وی را برای انجام کار تجهیز کند. انگیزه، عاملی است درونی که رفتار انسان را در جهت رسیدن به هدفی خاص هدایت میکند. در تربیت ما به دنبال آنیم که متولی با انگیزههای خود، با گامهایی که برمیدارد در جهت رسیدن به اهداف مطلوب زندگی تلاش کند.
میخواهیم کاری کنیم که او خود وظایف خویش را به انجام برساند و حافظ معیارهای سالم و کامل زیستن باشد.
مهمترین هدف دین مقدس اسلام، تربیت و تهذیب جامعه انسانی است تا اجتماع بشری از ناپاکیها و آلودگیهای روحی و روانی پاک شود. همانطور که روشن است بدون تربیت و تهذیب، علوم و دانش و حکمت آموختن ضمن اینکه ثمرهای ندارد، مخرب نیز هست. اهداف تربیتی که از عناصر اساسی در نظام تربیتی به حساب میآید، با نگاه به قرآن و سنت، مبانی و اصول مورد نظر آن، قابل دستیابی است اگر مبانی تربیت دینی باشد و اصول منتزع از آن هم مطابق آموزههای دینی وضع شده باشد، هدفهای نظام تربیتی نیز دینی خواهد بود.
عوامل موثر در تربیت دینی فرزندان:
مقولهی تربیت از ابتداییترین و اساسیترین و مهمترین نیازهای زندگی بشری است. از این رهگذر برای انسان و مسلمان تربیت اسلامی ضرورتی مضاعف دارد. حضرت علی« علیه السلام» در باب اهمیت تربیت میفرماید: میراثی به مانند ادب و تربیت وجود ندارد و به عبارتی گرانبهاترین چیزی که پدران برای فرزندانشان به ارث میبرند ادب است.
تعلیم و تربیت دینی محصول کارکرد تمام دستگاههای فرهنگی-تربیتی مانند مدرسه، خانواده، رسانههای جمعی، نهادهای سیاسی، اقتصادی و... در کنار محیط اجتماعی است والدین به دلیل نفوذ بر فرزندان، باید از روشهای مطلوب در پرورش مذهبی، ایجاد انس دینی، عادات دینی، معرفت دینی تمام تلاش خود را بکنند تا تربیت کودکان، نوجوانان و جوانان به نتیجه مورد نظر برسد.
مهمترین روشهای تربیتی عبارتاند از:
1. روش محبت
2. روش الگویی
3. روش شرطی
5. ایجاد رغبت و جاذبههای غیر مستقیم
6. روش تلقین
7. روش اقتدار
8. روش تکرار و مداومت
1- روش محبت:
یکی از مهمترین، بادوامترین روش در تربیت دینی به حساب میآید. نگرش مثبت فرزندان نسبت به مذهب و دین ریشه در مهرو محبت والدین دارد. استفاده از عواطف، محبت، نیکوگویی و الفت و مهربانی در این زمینه تاثر بسزایی دارد.
2-روش الگویی:
چون پدران و مادران برای کودکان مقدس هستند. از طرفی کودکان از والدین الو و سرمشق میگیرند، نیاز است والدین خود نیز نمونهای کامل از رفتارهای دینی باشند تا در ذهن و جان کودک نقش ببندد.
3-روش معرفتی« آموزش یادگیری»:
کنجکاوی و دانستن که امری فطری است در همه وجود دارد سعی کنیم زمنیههای رشد آگاهی و شناخت و کسب معرفت را در کودکان فراهم آوریم چون قلب کودک پذیرایی هر نوع آموزش معرفتی است اولیا باید با توجه به ظرفیت ذهنی کودک به او آموزش دهند و به سوالات مذهبی او با استدلال و منطق پاسخ دهند.
4- روش شرطی:
روانشناسان معتقدند که بین محرک و پاسخ هر گاه پیوند ایجاد و نهادینه شود یادگیری صورت گرفته و بر این اساس هرگاه مراسم مذهبی و شعائر دینی همزمان با اومر خوشایند در نظر کودکان انجام گیرد علاقهمندی آنان افزایش مییابد.
5- ایجاد رغبت و جاذبههای غیر مستقیم:
با در نظر گرفتن بهترین جای منزل و اتاق برای اقامه نماز اهدای سجاده و تسبح و عطرهای معنوی برای این فریضه دینی، خاطره خوش و آراستگی را در ذهن او تداعی میکند.
6- روش تلقین:
از عالیترین کلمات در عروج عظمت و شور معنوی استفاده شود و عظمت اعمال دینی و نماز بیان شود. گفته شود که نمازگزار چهرهای گشاده دارد؛ حرف زشت نمیزند؛ راستگو است؛ غیبت نمیکند و... این روش در ذهن کودک جا میافتد و خود را تربیت یافته دین میگرداند.
7- روش اقتدار:
با لحن محترمانه و از روی محبت، اما در عین حال محکم و متین فرزندان را به رعایت مسائل دینی و انجام فرایض دینی رهنمون کنیم.
8- روش تکرار و مداومت:
والدین با تکرار و مداومت در اعمال مذهبی میتوانند فرزندان خود را دین پرور و تربیت پذیر مکتب قرآن در آورد.
موانع و چالشهای موجود در تربیت دینی:
1. سبک شمرده شدن نماز و اقامه نکردن آن و بی توجهی و کم توجهی خانواده به موازین اسلامی
2. اهمیت ندادن الگوهای خانوادگی به برنامههای مذهبی، از آن تلاوت قرآن و دعا و نیایش
3. عدم توجه به تشویق و تبلیغ جهت انجام فرائض دینی
4. کم رنگ شدن یا عدم حضور والدین به اتفاق فرزندان در اماکن مذهبی
5. بی تفاوتی یا عدم برخورد مناسب والدین با پدیده ترک نماز نوجوانان یا کوتاهی وی در اعمال دینی فرزند
6. غفلت اولیا از تربیت دینی فرزندان به علت مشغلهی زیاد
7. توجه به تجمل گرایی، دروغ، ریاء و نیرنگ از طرف بعضی ار خانوادهها به ارزشهای دینی در نزد نوجوانان و جوانان، قداست خود را از دست دادهاند
8. تناقض بین رفتار و گفتار والدین در مسائل دینی
9. عدم و هماهنگی بین تربیت دینی والدین در مدرسه
نتیجه گیری این بحث:
باید اذعان کرد که خانواده در هدایت و تربیت فرزندان نقش انکار ناپذیری دارد.
افراد اگاه و خانوادههای مطلع با بهرهگیری از آموزههای دینی، قرآن، سنت، اتکال به خداوند و توجه به نیازهای مادی و معنوی فرزندان از جمله دادن لقمه حلال به آنها نقش خود را ایفا میکند.
از دوران پیش از تولد کودک، تربیت آغاز میشود؛ بروز نبودن و به هنگام نبودن آگاهی و یافتههای اسلامی والدین ژرف از مفاهیم قرآن کریم و سنت رسول الله( صل الله علیه و سلم) و ناگزیر ساختن زورمندانه جوانان برای انجام خواستههای خود و... میتواند تاثیرات منفی بر جای بگذارد تربیت دینی آثار فراوانی دارد که نتایج آن موجب انسجام، اتحاد و همدلی، آرامش درونی و تغیر در رابط فردی، فرد با خدا، با خلق خدا، با قرآن میگردد و فرد دچار سلامت روانی میشود. در مجموع میتوان گفت که همه عوامل در کنار یکدیگر در تربیت دینی فرزندان مؤثر هستند.
نظرات